مانيسامانيسا، تا این لحظه: 13 سال و 26 روز سن داره

دختر باران

بدون عنوان

فردا خانواده سه نفری ما داره میره شیراز و مانیسا جان برای بار اول سوار هواپیما میشه. (البته قبلا تو شکم مامان سوار شده بود. ) ...
30 بهمن 1390

کودک و خدا

کودک نجوا کرد:خدایا با من صحبت کن و یک چکاوک در چمنزار آواز خواند ولی کودک نشنید پس کودک فریاد زد:خدایا با من صحبت کن!و آذرخش در آسمان غرید ولی کودک متوجه نشد کودک فریاد زد :خدایا یک معجزه به من نشان بده و یک زندگی متولد شد ولی کودک نفهمید کودک در نا امیدی گریه کرد و گفت: خدایا مرا لمس کن و بگذار تو را بشناسم،پس خدا نزد کودک آمد و او را لمس کرد ولی کودک بالهای پروانه را شکست و در حالی که خدا را درک نکرده بود از آنجا دور شد ...
19 بهمن 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر باران می باشد